Scroll down

گزارش باکس آفیس: صدرنشینی Maze Runner: The Death Cure و ضیافت فیلم های اسکاری

گزارش باکس آفیس: صدرنشینی Maze Runner: The Death Cure و ضیافت فیلم های اسکاری

در گزارش باکس آفیس این هفته درباره‌ی عملکرد فیلم اکشن Maze Runner: The Death Cure و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های آمریکای شمالی صحبت می‌کنیم.

گزارش باکس آفیس این هفته را با «دونده‌ی هزارتو: علاج مرگ» (Maze Runner: The Death Cure)‌ شروع می‌کنیم که بالاخره بعد از تاخیری طولانی‌مدت روی پرده‌ی سینما رفت و صدر جدول را تصاحب کرد. محصول استودیوهای گاتهام گروپ، تمپل هیل اینترتینمنت و آدبال اینترتینمنت اگرچه افتتاحیه‌ی خارق‌العاده‌ای را تجربه نکرد، اما به ارقام قابل‌قبولی دست پیدا کرد. این مجموعه اکشن علمی‌-تخیلی که توسط وِس بال کارگردانی شده در سال ۲۰۱۴ آغاز به کار کرد. درست در سالی که علاقه‌ی دیوانه‌وار استودیوها به ساخت فیلم‌های فانتزی که به کاراکترهای نوجوان می‌پرداختند و در تیر و طایفه‌ی «هری پاتر» قرار می‌گرفتند در حال فروکش کردن بود. در نتیجه «دونده‌ی هزارتو» به آخرین فیلمی از دار و دسته‌اش تبدیل شده است که احتمالا سرانجام این قبیل اقتباس‌ها را که حدود ۱۶ سال پیش با «هری پاتر» شروع شده بود رقم می‌زند. اولین فیلم «دونده‌ی هزارتو» که در سپتامبر ۲۰۱۴ به نمایش درآمد، اکران بادوامی را تجربه کرد. فیلم کارش را با ۳۲ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد و به ۱۰۳ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۴۸ میلیون دلار فروش جهانی از ۳۴ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. «دونده‌ی هزارتو: آزمون‌های اسکورچ» (Maze Runner: The Scorch Trials) به عنوان دنباله‌ای بزرگ‌تر و گسترده‌تر یک سال بعد اکرانش را با ۳۰ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و رفت تا به ۸۱ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۱۲ میلیون دلار فروش جهانی از ۶۱ میلیون دلار بودجه دست پیدا کند.مقالات مرتبطگزارش باکس آفیس هفته‌ی گذشته: سومین صدرنشینی متوالی جومانجی و عملکرد قوی تازه اکران ها

تاریخ اکران «علاج مرگ» که با ۶۲ میلیون دلار بودجه تهیه شده بیش از یک سال به خاطر جراحت دیلن اُبرایان، بازیگر شخصیت اصلی مجموعه در حین فیلمبرداری عقب افتاد. فیلم کارش را با کسب ۲۳ و نیم میلیون دلار در جریان آخرهفته‌ی افتتاحیه‌اش آغاز کرد و همین کافی بود تا «جومانجی» (Jumanji) را پس از هفته‌ها جولان دادن در صدر جدول پایین بکشد. رقمی که ۲۱ درصد کمتر از افتتاحیه‌ی «آزمون‌های اسکورچ» (۳۰ میلیون دلار) و ۲۶ درصد کمتر از قسمت اول مجموعه (۳۲ میلیون دلار) است. افت فروشی که البته با توجه به فاصله‌ی نسبتا طولانی بین اپیزودها، تغییراتی که در دو سال گذشته در فضای تجارت سینما رخ داده است و عدم سروصدای رسانه‌ای این فیلم به عنوان فینال مجموعه قابل‌انتظار بود. خبر خوب این است که حداقل با افت فروشی در حد و اندازه‌‌ی مجموعه «واگرا» (Divergent)‌ سروکار نداریم. مخصوصا با توجه به اینکه این‌دفعه سازندگان تصمیم نگرفتند تا کتاب آخر را به دو فیلم جدا تبدیل کنند. اگر «علاج مرگ» عملکردی شبیه به فیلم قبلی داشته باشد، فروش خانگی نهایی ۶۰ تا ۶۵ میلیون دلاری فیلم پیش‌بینی می‌شود. رقمی که شاید برای فیلمی با ۶۲ میلیون دلار بودجه عالی به نظر نرسد، اما یادمان نرود که دو فیلم قبلی از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کردند. «علاج مرگ» ۶۲ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورد و مجموع درآمد خارجی‌اش را به ۸۲ میلیون دلار رساند و به مجموع فروش جهانی ۱۰۵ و نیم میلیون دلار رسید. پس «علاج مرگ» با وجود افت فروشش نسبت به فیلم‌های قبلی‌ها کماکان می‌تواند به موفقیت قابل‌توجه‌ای تبدیل شود. همچنین از آنجایی که با پایان این مجموعه مواجه‌ایم، هیچ خطری در رابطه با ادامه پیدا کردن مجموعه هم استودیوهای سازنده را تهدید نمی‌کند. اگرچه «دونده‌ی هزارتو» یکی از مجموعه‌های پرچم‌داری نیست که دیزنی به خاطرش تصمیم به خرید فاکس گرفته است، اما ترکیب «دونده‌ی هزارتو» با «بزرگ‌ترین شومن» (The Greatest Showman)، «فردیناند» (Ferdinand)، «پُست» (The Post)، «شکل آب» (The Shape of Water) و «سه بیلبورد» (Three Billboards) کمک کرده‌اند تا فاکس حدود ۵۰ درصد از باکس آفیس این هفته را در تصاحب خودش داشته باشد. این یکی از مهم‌ترین دلایلی است که دیزنی به خرید فاکس چشم دوخته بود.

alt="thank you for your service">thank you for your service

دومین تازه‌اکران گسترده‌ی این هفته وسترنِ «دشمنان» (Hostiles)، به کارگردانی اسکات کوپر است. این فیلم که کریستین بیل، روزاموند پایک و بن فاستر را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد مدتی است که به‌طور محدود در حال نمایش است و یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار هم کسب کرده بود. فیلم که با نقدهای خوبی روبه‌رو شده تعداد سینماهایش را از ۱۱۹ سالن به ۲ هزار و ۸۱۵ سالن افزایش داد. استودیوی اینترتینمنت حق پخش خانگی این فیلم ۵۰ میلیون دلاری را با پرداخت ۴ میلیون دلار به چنگ آورد (به‌علاوه‌ی ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار تبلیغات) و با توجه به این موضوع باید گفت آنها افتتاحیه‌ی گسترده‌ی معرکه‌ای را تجربه کرده‌اند. «دشمنان» که بدون هیچ‌گونه سروصدای رسانه‌ای و اسکاری و بدون هیچ‌گونه توجه‌ای از سوی منتقدان اکران شد روی کاغذ باید نیامده ناپدید می‌شد، اما در عوض ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان این آخرهفته فروخت و به مجموع درآمد خانگی جدید ۱۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. این رقم موفقیت خوبی برای ناشر جدید این فیلم و پیروزی دیگری بعد از «۴۷ متر پایین» (47Meters Down) از تابستان سال گذشته برای این استودیو محسوب می‌شود.

از آنجایی که با اولین گزارش باکس آفیس بعد از اعلام نامزدهای اسکار ۲۰۱۸ مواجه‌ایم، فیلم‌های اسکاری در شرایط گل و بلبلی به سر می‌برند. مخصوصا استودیوی فاکس قرن بیستم که یک‌جورهایی باید گفت به حکمران بلامنازع فصل اسکار امسال تبدیل شده است. «پُست» (The Post)، جدیدترین اثر استیون اسپیلبرگ به روند موفقیت‌های درام‌های این کارگردان در به دست آوردن نامزدی بهترین فیلم اسکار از زمان «نجات سرباز رایان» در سال ۱۹۹۸ تاکنون ادامه داد. این فیلم که مرل استریپ (که به خاطرش نقشش بیست و یکمین نامزدی اسکارش را به دست آورد) و تام هنکس (که با وجود نامزد شدن فیلم در رشته‌ی بهترین فیلم دستش از نامزدی کوتاه ماند) را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد ۸ میلیون و ۸۵۰ هزار دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکران گسترده‌اش کسب کرد. رقمی که مجموع درآمد محصول فاکس را به ۵۸ و نیم میلیون دلار می‌رساند. این فیلم که با ۵۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده اگر با همین فرمان ادامه بدهد شانس رسیدن به ۸۰ میلیون دلار فروش خانگی را نیز خواهد داشت. «شکل آب» (The Shape of Water)، محصول فاکس سرچ‌لایت ۱۳ نامزدی اسکارش را با افزایش تعداد سینماهایش به یک هزار و ۸۵۴ سالن جشن گرفت. این فیلم که سالی هاکینگز، ریچارد جنکینز، اُکتویا اسپنسر (همه نامزد شدند) را در گروه بازیگرانش دارد، ۱۶۱ درصد رشد فروش را تجربه کرد و ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروخت و به مجموع فروش خانگی ۳۷ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار دست یافت. این یعنی «شکل آب» نه تنها درآمد ۳۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری «هزارتوی پن» (The Pan’s Labyrinth) را پشت سر گذاشته، بلکه احتمالا تا پایان دوران اکرانش از درآمد ۵۹ میلیون دلاری «هل‌بوی» (Hellboy) هم عبور خواهد کرد.

alt="thank you for your service">thank you for your service

«سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» (Three Billboards)، محصول فاکس سرچ‌لایت تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۴۵۷ سالن افزایش داد. این فیلم که فرانسیس مک‌دورمند، سم راک‌ول و وودی هارلسون (همه نامزد شدند) را در گروه بازیگرانش دارد، با تجربه‌ی ۸۸ درصد رشد فروش، سه میلیون و ۶۰۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع فروش ۱۲ هفته‌ای ۳۷ میلیون دلار دست پیدا کرد. این یعنی «سه بیلبورد» منهای فیلم‌های «ترنسفورمرها»، پرفروش‌ترین فیلم فرانسیس مک‌دورمند از زمان فروش ۶۰ میلیون دلاری «بعد از خواندن بسوزان» (Burn After Reading) است. «رشته‌ی خیال» (Phantom Thread)، محصول فوکس فیچرز که همه را با حضور پرقدرتش در میان نامزدهای اسکار (بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر مکمل زن، بهترین کارگردان و غیره) شگفت‌زده کرد، ۱۲۵ سینما به تعداد سینماهایش اضافه کرد و آن را به یک هزار و ۲۱ سالن رساند. جدیدترین فیلم پُل توماس اندرسون ۲ میلیون و ۸۹۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع فروش خانگی ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دست یافت. «تاریک‌ترین ساعت» (The Darkest Hour)، یکی دیگر از فیلم‌های فوکس فیچرز هم که حضور شگفت‌انگیزی در میان نامزدهای اسکار داشت، به تدریج به یکی از پرفروش‌ترین مدعیان اسکار تبدیل شده است. فیلم این هفته ۲ میلیون و ۸۸۰ هزار دلار از اکران در یک هزار و ۳۳۳ سینما به دست آورد و به مجموع خانگی ۴۵ میلیون و ۱۹۷ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم شاید شتاب آرامی داشته باشد، اما احتمالا کارش را با عبور از ۶۰ میلیون دلار فروش خانگی به اتمام خواهد رساند. مخصوصا اگر گری اُلدمن جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد را هم به چنگ بیاورد.

«لیدی برد» (Lady Bird)‌‌ را فراموش نکنیم که بعد از به دست آوردن نامزدی‌هایی که ازش انتظار می‌رفت (بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر زن مکمل و غیره)، تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۱۷۷ سالن افزایش داد. ساخته‌ی گرتا گرویک پس از تجربه‌ی ۵۹ درصد رشد فروش، حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع فروش خانگی ۴۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این یعنی «لیدی برد» رسما فروش خانگی «بروکلین» (Brooklyn)، پرفروش‌ترین فیلم سیرشا رونان را پشت سر گذاشته است. نهایتا «مرا به نامت صدا کن» (Call Me by Your Name) به عنوان نامزد بهترین فیلم اسکار امسال یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دیگر به دست آورد و به مجموع درآمد خانگی ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دست یافت. تمام اینها در حالی است که دیگر نامزدهای بهترین فیلم اسکار امسال مثل «برو بیرون» (۱۷۵ میلیون دلار) و «دانکرک» (۱۸۸ میلیون دلار) هم خیلی وقت است که به اکرانشان پایان داده‌اند.

در زمینه‌ی فیلم‌های غیراسکاری بگذارید از «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) شروع کنیم که بالاخره از مرز یک میلیارد و ۳۱۰ میلیون دلار فروش در باکس آفیس جهانی عبور کرد که شامل ۷۰۰ میلیون دلار فروش در کشورهای خارجی می‌شود. رقمی که آن را بالاتر از درآمد یک میلیارد و ۲۷۵ میلیون دلاری «یخ‌زده» (Frozen) و پایین‌تر از درآمد یک میلیارد و ۳۴۳ میلیون دلاری قسمت دوم «هری پاتر و یادگاران مرگبار» به عنوان نهمین فیلم پرفروش تاریخ باکس آفیس جهانی قرار می‌دهد. از آنجایی که به روزهای پایانی اکران «آخرین جدای» رسیده‌ایم، نباید انتظار تغییری در جایگاه فیلم را داشته باشیم. «آخرین جدای» با کسب ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان این آخرهفته نشان داد که سرعتش در حال فروکش کردن است. فیلم بعد از ۴۹ روز اکران، ۶۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در خانه کسب کرده است. احتمالا ساخته‌ی رایان جانسون اکرانش را پایین‌تر از درآمد ۶۲۳ میلیون دلاری «اونجرز» (Avengers) در گیشه‌ی خانگی به اتمام خواهد رساند. «آخرین جدای» به زودی تعداد زیادی از سینماهایش را با آغاز اکران فیلم‌های مثل Fifty Shades Freed، «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit)، «نخستین انسان» (The Early Man) و «بلک پنتر» (Black Panther) از دست خواهد داد. با آغاز فصل بلا‌ک‌باسترها از ماه آینده، «آخرین جدای» هم به سرانجام راهش خواهد رسید.

بنابراین دوباره به سوال همیشگی‌ طرفداران برمی‌گردیم که آیا ۶۲۰ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۳۲۵ میلیون دلار فروش جهانی «آخرین جدای» کافی است؟ اولین نکته‌ای که باید بدانیم این است که دیزنی استودیویی نیست که بود و نبودش فقط به یک برند بسته باشد. مثلا همان‌قدر که «ماشین‌ها ۳» (Cars 3) در سال گذشته‌ی میلادی شکست خورد، به همان اندازه هم «کوکو» (Coco) به پرفروش‌ترین فیلم پیکسار در چین تبدیل شد و هم‌اکنون نزدیک به ۷۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. همچنین اگر بگوییم دیزنی و لوکاس‌فیلم از «آخرین جدای» انتظار فروشی نزدیک به درآمد یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلاری «اونجرز: دوران اولتران» را داشتند، باید به این نکته هم اشاره کنیم که نه تنها «ثور: رگناروک» (Thor: Ragnarok) به راحتی از مرز ۸۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کرد، بلکه «بلک پنتر» هم فقط منتظر آزاد شدن است تا تمام پول‌های ممکن در دنیا را شکار کند. پس دیزنی هرچه از «آخرین جدای» به دست نیاورده باشد را با موفقیت بزرگ‌تر دیگر فیلم‌هایش جبران کرده است. چنین چیزی درباره‌ی برخی از دیگر استودیوها هم صدق می‌کند. برادران وارنر شاید با «جاستیس لیگ» (Justice League)‌ به هدفش نرسید، اما در عوض «آن» (It) با ۳۵ میلیون دلار بودجه، ۷۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخت. یونیورسال شاید با دنیای سینمایی هیولایی‌اش به در بسته خورد، اما به لطف فیلم‌های بلام‌هوس، «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) و «من نفرت‌انگیز ۳» (Despicable Me 3) این شکست را جبران کرد.

Star Wars: The Last Jedi

تمام اینها البته در صورتی است که شما «آخرین جدای» را به عنوان فیلمی که ۵/۷۵ برابر بودجه‌ی ۲۲۵ میلیونی‌اش فروخته است ناامیدکننده حساب کنید. کماکان داریم درباره‌ی نهمین فیلم پرفروش تاریخ دنیا و ششمین فیلم پرفروش تاریخ آمریکای شمالی حرف می‌زنیم. «آخرین جدای» شاید در مقایسه با دیگر دنباله‌های «جنگ ستارگان» افت فروش بیشتری نسبت به «نیرو برمی‌خیزد» تجربه کرده باشد، اما همچنان سودآور است و به والت دیزنی کمک می‌کند تا خود را به عنوان سازنده‌ی بلاک‌باسترهای درجه‌یک اثبات کند. آیا این به این معنی است که فروش کمتر «آخرین جدای» به عملکرد «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story) و اپیزود نهم ضربه نخواهد زد؟ شاید بزند، شاید هم نزد. ولی نکته این است که شاید تماشاگران «آخرین جدای» به دور گروه «طرفداران سرسخت» و «طرفداران معمولی» تقسیم شدند و به جای تماشای چندباره‌ی فیلم، بچه‌هایشان را به تماشای «جومانجی» بردند، اما این به این معنی نیست که دو سال دیگر این اتفاق دوباره تکرار می‌شود و کسی به تماشای اپیزود نهم نخواهد رفت. مخصوصا اگر دیزنی آن را به عنوان سرانجام حماسه‌ی اسکای‌واکر تبلیغات کند. «آخرین جدای» فقط یکی از چرخ‌دهنده‌های ماشین بزرگ دیزنی بود که افت فروش خانگی و جهانی نسبتا زیادش نسبت به «نیرو برمی‌خیزد» چندان ترسناک نیست. اما اگر «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: infinity War) کمتر از «ثور: دنیای تاریک» و «شگفت‌انگیزان ۲» (Incredibles 2) کمتر از «ماشین‌ها ۲» (Cars 2) فروخت، آن وقت باید ترس برمان دارد.

در همین حین «جومانجی» را داشتیم که به ترکاندن‌هایش ادامه داد. اکشن/کمدی دواین جانسون، کوین هارت، جک بلک و کارن گیلان ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر در ششمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد خانگی ۳۳۸ میلیون دلار دست پیدا کند. این رقم «جومانجی» را پشت سر «حس ششم» (۱۶ و نیم میلیون دلار)، «یخ‌زده» (۱۹ و نیم میلیون دلار)، «تایتانیک» (۲۵ میلیون دلار) و «آواتار» (۳۵ میلیون دلار) در جایگاه پنجم بهترین فروش‌‌های هفته‌ی ششم تاریخ قرار می‌دهد. راستی، این فیلم که با ۹۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۸۲۲ میلیون دلار در دنیا فروخته که آن را با پشت سر گذاشتن درآمد ۸۲۱ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی»، عقب‌تر از «مرد عنکبوتی:‌ بازگشت به خانه» (۸۸۰ میلیون دلار)، «اسپکتر» (۸۸۱ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی ۳» (۸۹۰ میلیون دلار) و «اسکای‌فال» (یک میلیارد و یکصد میلیون دلار) در رده‌ی پنجم پرفروش‌ترین فیلم‌های سونی در گیشه‌ی جهانی قرار می‌گیرد. «جومانجی» تاکنون از مجموع درآمد خانگی «جوخه‌ی انتحار» (۳۲۵ میلیون دلار)، «بتمن علیه سوپرمن» (۳۳۰ میلیون دلار)، «آن» (۳۲۷ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۳۳۴ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی ۳» (۳۳۶ میلیون دلار) و «نگهبانان کهکشان» (۳۳۳ میلیون دلار) عبور کرده است. «جومانجی» هم‌اکنون پشت سر «مرد عنکبوتی ۲» (۳۷۳ میلیون دلار) و «مرد عنکبوتی» (۴۰۳ میلیون دلار) در جایگاه سوم پرفروش‌ترین فیلم سونی در گیشه‌ی خانگی قرار دارد. همچنین «جومانجی» پشت سر «مرد عنکبوتی» (۸۲۱ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۸۸۰ میلیون دلار)، «اسپکتر» (۸۸۱ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی ۳» (۸۹۰ میلیون دلار) و «اسکای‌فال» (یک میلیارد و یکصد میلیون دلار)، ششمین فیلم ۸۰۰ میلیون دلاری سونی هم محسوب می‌شود.

Jumanji: Welcome to the Jungle

این در حالی است که «بزرگ‌ترین شومن» ۹ و نیم میلیون دلار دیگر در ششمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع خانگی ۱۲۶ میلیون و ۴۷۵ هزار دلار دست پیدا کرد. «بزرگ‌ترین شومن» این آخرهفته را با دوامی بهتر از «فارست گامپ» (Forrest Gump)، «ویل هانتینگ خوب»‌ (The Good Will Hunting) و «چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟» (Who Framed Roger Rabbit) به پایان رساند. «بزرگ‌ترین شومن» در میان فیلم‌های ۲۰ سال گذشته (از زمان «تایتانیک»)، در جایگاه پنجم بادوام‌ترین اکران‌های گسترده قرار می‌گیرد. به زبان ساده‌تر «بزرگ‌ترین شومن» مذاکره سرش نمی‌شود. دلیل و منطق توی گوشش نمی‌رود. هیچ رحم و مروتی احساس نمی‌کند و ترس توی دلش راه نمی‌دهد. این فیلم حالت زنومورفی را پیدا کرده که تا اهدافش را به قتل نرساند بی‌خیال بشو نیست! این فیلم به محض اینکه از مرز ۱۴۳ میلیون دلار فروش عبور کند، پشت سر «تایتانیک» و «شیکاگو» (Chicago)، در جایگاه سوم بادوام‌ترین فیلم‌های ۲۰ سال گذشته قرار می‌گیرد. این در حالی است که عبور این فیلم از فروش ۱۵۱ میلیون دلاری «لالالند» (La La Land) هم تقریبا تضمین شده است. این در حالی است که «بزرگ‌ترین شومن» از هیچکدام از سروصدای رسانه‌ای و اسکاری فیلم اما استون و رایان گاسلینگ بهره نمی‌برد. این فیلم تاکنون ۱۴/۳ برابر افتتاحیه‌‌اش فروخته است و فروش آخرهفته‌ی ششمش از فروش هفته‌ی اولش بهتر بوده است. راستی، انیمیشن «فردیناند» هم این آخرهفته از مرز ۸۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد.

اکشن «نیروی ۱۲ نفره» (12Strong) حدود ۸ میلیون و ۶۳۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به ۲۹ میلیون و ۷۶۰ هزار دلار فروش ۱۰ روزه دست پیدا کرد. «لانه‌ی سارقان» (Den of Thieves)، محصول اس.تی.ایکس اینترتینمنت حدود ۸ میلیون و ۳۶۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی اکرانش به جیب زد و به مجموع فروش ۱۰ روزه‌ی ۲۸ و نیم میلیون دلار دست پیدا کرد. ارقامی که مجموع فروش قابل‌قبولی برای هر دوی این اکشن‌های ۳۰ میلیون دلاری محسوب می‌شود. همچنین دومی موفقیت دیگری برای اس.تی.ایکسی محسوب می‌شود که «بازی مالی» (Molly’s Game)، دیگر فیلم پرفروش این روزهایش از مرز ۲۵ میلیون دلار درآمد خانگی عبور کرده است. «پدینگتون ۲» (Padington 2) حدود ۵ و نیم میلیون دلار دیگر در سومین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع ۱۷ روزه‌ی ۳۲ میلیون دلار رسید. فیلم «عشقم برای همیشه» (My Girl Forever) سه میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در دومین هفته‌ی نمایشش کسب کرد که دوام نسبتا خوبی برای فیلم ارزان‌قیمتی که به راحتی می‌توانست ناپدید شود حساب‌ می‌شود. این فیلم که با ۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۹ میلیون و ۲۶۶ هزار دلار فروخته است. شاید به خاطر اینکه در حال حاضر چیزی شبیه به آن در بازار وجود ندارد.

تریلر «رفت و آمد» (The Commuter) سه میلیون و ۴۵۰ هزار دلار دیگر در هفته‌ی سومش کسب کرد و به مجموع ۱۷ رو‌زه‌ی قابل‌قبول ۳۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «موذی: آخرین کلید» (Insidious: The Last Key) سه میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین هفته‌ی اکرانش کسب کرد و به مجموع خانگی فوق‌العاده‌ی ۶۳ و نیم میلیون دلار و جهانی ۱۴۴ و نیم میلیون دلار دست پیدا کرد. فروش ۸۱/۱ میلیون دلاری این فیلم در کشورهای خارجی به این معناست که «آخرین کلید» پرفروش‌ترین فیلم مجموعه‌ی «موذی» در گیشه‌های خارجی محسوب می‌شود. درام زندگینامه‌ای «من، تونیا» (I, Tonya)، محصول استودیوی Neon با وجود اینکه دستش از پیوستن به نامزدهای بهترین فیلم اسکار کوتاه ماند، اما با این وجود دو میلیون و ۹۶۹ هزار دلار دیگر کسب کرد. این رقم مجموع درآمد این فیلم را به رقم عالی ۱۸ میلیون و ۸۸۴ هزار دلار می‌رساند که موفقیت بزرگی برای استودیویی محسوب می‌شود که پرفروش‌ترین فیلم‌هایش ۴ میلیون دلار بیشتر نفروخته بودند. انیمیشن «کوکو»‌ بالاخره از مرز ۲۰۰ میلیون دلار عبور کرد و به مجموع خانگی ۲۰۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید. این فیلم تا حالا ۶۸۰ میلیون دلار در دنیا فروخته، اما هنوز اکران آن در بازار ژاپن هم باقی مانده است. در نهایت «مری مغرور» ‌(Proud Mary) تا پایان هفته‌ی سومش ۱۹ میلیون و ۲۹۰ هزار دلار فروخته است که یعنی نباید منتظر دنباله‌ای-چیزی برای این فیلم باشیم.

جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

 

ردیففیلمفروش این هفته
۱Maze Runner: The Death Cure۲۰ میلیون دلار
۲Jumanji: Welcome to the Jungle۱۶/۵ میلیون دلار
۳Hostiles۱۵/۳ میلیون دلار
۴The Greatest Showman۱۲/۱ میلیون دلار
۵The Post۱۱ میلیون دلار
۶12 Strong۸/۲ میلیون دلار
۷Den of Thieves۶/۶ میلیون دلار
۸The Shape of Water۶/۵ میلیون دلار
۹Paddington 2۵/۹ میلیون دلار
۱۰Padmaavat۴/۷ میلیون دلار

نگاهی به برخی از تازه‌اکران‌های این هفته:

دونده‌ی هزارتو: علاج مرگ

Maze Runner: The Death Cure

بعد از موفقیت مجموعه‌هایی مثل «هری پاتر»، «گرگ و میش» (Twilight)‌ و «هانگر گیمز»‌ (The Hunger Games)، رمان‌های علمی‌-تخیلی/فانتزی زیادی که در دسته‌ی «نوبالغان» قرار می‌گیرند مورد اقتباس سینمایی قرار گرفتند. اما خیلی از آنها یا یک قسمت بیشتر عمر نکردند یا قبل از به سرانجام رسیدن ناپدید شدند. شاید مجموعه‌ی «دونده‌ی هزارتو» یکی از معدود اقتباس‌های این‌شکلی باشد که وضعیت پایدارتر و مستحکم‌تری نسبت به بقیه داشته است. شاید این سری نسبت به مجموعه‌های مشابه‌اش نفروخته باشد و به اندازه‌ی آنها پرطرفدار نباشد، اما وس بال با قسمت اول که در سال ۲۰۱۴ عرضه شد و دنباله‌اش در سال ۲۰۱۵، فیلم‌هایی ساخته که حداقل کنجکاوی طرفداران این قبیل فیلم‌ها را به خود جلب کرده است. او حالا با «دونده‌ی هزارتو: علاج مرگ» قصد دارد این سه‌گانه را به پایان برساند. سه‌گانه‌ای که اگر به خاطر جراحت دیلن اُبرایان، ستاره‌ی اصلی مجموعه در حین فیلمبرداری نبود باید تاکنون به پایان می‌رسید، اما این اتفاق غیرمنتظره حدود یک سال در اکران اولیه‌ی فیلم تاخیر انداخت. «علاج مرگ» حول و حوش توماس (اُبرایان) و دیگر هم‌گروهی‌هایش که از هزارتو فرار کرده بودند می‌پردازد که این‌بار قصد دارند راهشان را به درون شهری بدنام و خطرناک به اسم «آخرین شهر» پیدا کنند. مشکل این است که این شهر در وسط هزارتویی مرگبار قرار گرفته است. در عوض اگر آنها بتوانند از این هزارتو جان سالم به در ببرند، شاید بالاخره بتوانند جواب سوالاتی را که سفرشان را به خاطر کشف آنها آغاز کرده بودند به دست بیاورند.

منتقد آی.‌جی‌.ان که فیلم را کم و بیش دوست دارد می‌نویسد: «باعث افسوس است که فیلم‌های "دونده‌ی هزارتو" باید با بی‌احساس‌ترین قسمتشان به سرانجام برسند، اما در عوض "علاج مرگ" کاملا هم بی‌خاصیت نیست. وس بال که تمام قسمت‌های مجموعه را کارگردانی کرده به فیلمساز اکشنِ ماهری متحول شده است. ست‌پیس‌های پیچیده‌ی فیلم اگرچه از اجزای بسیار زیادی تشکیل شده‌اند، اما با هیجان و جذابیت تصویری و به‌طرز واضحی به تصویر کشیده می‌شوند». نویسنده‌ی ایندی‌وایر در یادداشتش می‌آورد: «قهرمان واقعی این فیلم وس بال به عنوان کارگردان است. او که قبلا مسئول جلوه‌های بصری بوده خودش را به عنوان یکی از فیلمسازان کمیابی ثابت می‌کند که می‌تواند به درون یکی از بی‌احساس‌ترین بلاک‌باسترهای مدرن، کمی انرژی و هیجان تزریق کند». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که یک و نیم ستاره به فیلم داده می‌نویسد:‌«"علاج مرگ" در هیچ زمینه‌ای فیلم رضایت‌بخشی حساب نمی‌شود. حفره‌های داستانی غول‌آسای فیلم باقی مانده‌اند، کمک‌های الهی که به‌طور ناگهانی به داد کاراکترها می‌رسند بی‌وقفه ادامه دارند و انگیزه‌های کاراکترها با توجه به روایت تغییر می‌کنند. اگرچه فیلمنامه بحث‌های جالبی در خصوص پیچیدگی‌های اخلاقی ناشی از پیشرفت بشر در علم زیست‌شناسی مطرح می‌کند، اما خیلی زود آن را نادیده گرفته و فراموش می‌کند. یک سری مرگ هم وجود دارد، اما نه به تعدادی که انتظار می‌رود و همچنین خیلی از کاراکترها از موقعیت‌هایی قسر در می‌روند که در واقع باید همراه با فرشته‌ی مرگ غزل خداحافظی را می‌خواندند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۱ است.

منبع : زومجی

label سه شنبه, 10 بهمن 1396 17:01

0 دیدگاه

دیدگاه شما

سوالی دارید ؟ با پشتیبانی ما در تلگرام تماس بگیرید

پشتیبانی

instagram
telegram